نوشته‌های سعید رمضانی

نگاه ایرانی به دیپلماسی جهانی

Diplomacy khareji iran dr mahmood sarih olgalam 1

چهارشنبه، ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ در صفحات ۱۰ و ۱۱ روزنامه‌ی شرق مطلبی منتشر شد که پیشنهاد می‌کنم بخوانید. در این مطلب شرق در مصاحبه با محمود سریع‌القلم، استاد دانشگاه شهیدبهشتی و کسی که ۱۳ بار در اجلاس داووس شرکت کرده، به موضوعاتی همچون انزوای ایران و ارتباط ایران با آمریکا و انقلاب‌های اخیر پرداخته.

مطلب برای کسانی که در بمباران رسانه‌ای موجود در ایران هستند، مناسب است.

کل مطلب را می‌توانید از کلمه، یا از این صفحه بخوانید.

قسمتی از مصاحبه:

براساس گفته‌های شما می‌شود این‌طور استنباط کرد که هرچقدر هم دیپلماسی ما تحرک و پویایی داشت نمی‌توانست چندان نقش‌آفرینی کند. یعنی اساسا طرح و برنامه‌ از طرف مردمی که در این تحولات نقش داشتند، با پذیرش مطلوبی مواجه نبود؟

من یک تمثیل تاریخی خدمت‌تان عرض کنم. شوروی اولین کشوری بود که به فضا رفت، بعد هم هواپیماهای حمل‌ونقل نظامی ساخت که در آن ۱۶ تانک جا می‌گرفت. هنوز هم آمریکایی‌ها برای انتقال نیروی نظامی بعضا از نیروی هوایی روسیه هواپیما اجاره می‌کنند. روسیه از نظر منابع طبیعی در دنیا اول است. ادبیاتی که روس‌ها در قرن نوزدهم تولید کردند و با انقلاب روسیه متوقف شد جزو میراث فرهنگی بشری است. اما چه چیزی باعث سقوط شوروی شد؟ منابع، امکانات و قدرت نظامی وجود داشت اما ایده‌هایی که اتحاد جماهیر شوروی معرف‌شان بود هم با طبع بشر سنخیت نداشتند و هم با واقعیت‌های جهانی در تناقض بودند. به همین دلیل تغییر از خود دفتر سیاسی اتحاد جماهیر شوروی که گورباچف معرفش بود، شروع شد. ایده تقابل با نظم جهانی در دنیا اعتبار ندارد. دیگر نظم مسلط آمریکایی در جهان وجود ندارد. درحالی که طبقه متوسط در آمریکا و اروپا در حال کاهش است و فاصله طبقاتی افزایش پیدا کرده، در آسیا طبقه متوسط به شدت در حال افزایش است. طی ۲۰ سال آینده، ۳۰۰میلیون نفر به طبقه متوسط در آمریکای لاتین و آسیا اضافه خواهد شد. ما با کدام تلقی از جهان می‌اندیشیم؟ تولید ناخالص داخلی کره‌جنوبی و مکزیک تقریبا با انگلستان برابری می‌کند. شرکت‌های چندملیتی از میان رفته‌اند و‌ هزاران شرکت کوچک و متوسط، مبنای برون‌سپاری
(Outsourcing) شده‌اند. ۳۵کشور و ۱۴۵۰ شرکت با هم همکاری می‌کنند تا هواپیماهای ایرباس ساخته شود. جهان امروز با جهان دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ که مبارزه سیاسی می‌شد، به شدت تغییر کرده است. تقابل با جهان باید تعریف شود در غیراین‌صورت، حاشیه‌ای از رمانتیسم سیاسی است. نه در اندونزی و مالزی اعتبار دارد و نه در مصر و تونس و عراق و نه در آمریکای لاتین و جاهای دیگر دنیا. من با غرب کاری ندارم بلکه در مورد کشورهای در حال توسعه صحبت می‌کنم. کشور برزیل ۱۵۰ سال کوشش کرد تا به قانونگرایی و نظم سیاسی معقول برسد و نهایتا رسید. خود برزیلی‌ها می‌گویند ما مدیون همکاری با جهان هستیم. شما حتی اگر یک دوست فکری خوب داشته باشید ممکن است یک جمله‌اش مسیر زندگی شما را تغییر دهد. تعامل جهانی هم همین منطق را دارد. اگر مسوولان یک کشور یک‌دهم از وقت روزانه‌شان را صرف تعامل جهانی کنند، نکات بسیار بیشتری می‌آموزند تا اینکه در فضاهای بسته داخل کشور با هم تعامل کنند. در سال ۲۰۱۰ به واسطه کار و همکاری با جهان و یادگیری و تعامل با آن، روزانه ۲۲ نفر در برزیل‌میلیونر شدند. الان برزیل در دنیا از نظر اقتصادی نسبت به ایتالیا و اسپانیا جایگاه مهم‌تری دارد و از نظر تولید ناخالص داخلی از روسیه ۶۵۰میلیارد دلار جلوتر است. حتی مکزیک هم که تعاملات وسیع جهانی داشته توانست به تولید ناخالص داخلی یک‌میلیارد و سی و چهارمیلیون دلاری دست یابد. در فضاهای کاری وقتی دیپلمات‌های ایرانی دیگران را به ستیز با مراکز قدرت جهان ازجمله سازمان ملل متحد دعوت می‌کنند همه گوش می‌کنند؛ با احترام؛ بعضی‌ها هم پاسخ‌های دیپلماتیک می‌دهند. اما این اعتبار ندارد. دیپلمات‌های ایرانی ایده‌هایی دارند که این ایده‌ها فقط در راهروهای وزارت خارجه خودمان معتبر است و نه در صحنه واقعی بین‌المللی. البته این درست که مدیریت وزارت خارجه ما هیچ‌وقت حرفه‌ای نبوده است، اما بدنه وزارت خارجه خیلی حرفه‌ای است. افراد تحصیلکرده‌ای که خیلی زحمت کشیده‌اند اما نقش چندانی ندارند. ما تصور می‌کنیم که پدیده خاصی هستیم و افکار ما در صحنه جهانی خاص است. این نتیجه محصور بودن در یک لووپ (مداربسته) است. آدم وقتی در لووپ باشد فکر می‌کند افکارش خاص است. اما هرچه انسان در محافل علمی و سیاسی جهانی بیشتری شرکت کند، بیشتر می‌آموزد و بیشتر در مفروضات خود تشکیک می‌کند. آموختن حاصل تعامل است. آموزه‌های دینی ما هم این را تشویق می‌کند.

One comment on “نگاه ایرانی به دیپلماسی جهانی”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *