یعد از خواندن کتاب Getting Things Done متوجه شدم که طبق مدل کتاب، اغلب اضطرابها و ناآرامی من، و حتی بعضی از دلایل عدم تمرکز در این نهفته است که «فکر میکنم باید در حال انجام دادن کار دیگری بودم» و این فعالیتی که درگیر آن هستم بهترین فعالیت ممکن نیست.
خودآگاهی به این موضوع و پیروی از روش کتاب (که بر اساس نوشتن همهی فعالیتها و برونسپاری وظیفه حفظ به کاغذ و ابزار دیجیتال بود) باعث شد که حس کنم کنترل بیشتری روی زندگی دارم و حس اضطرابم کمتر باشد.
چند هفته پیش بود که به نظرم رسید زمانهایی که حس بیقراری دارم و حالم با تمرکزی روی فعالیتم خوش نیست، یک لیستی از موارد معمول اضطرابزای زندگیام مرور کنم که شاید نکتهای آنجا منشا اصطراب فعلیام بود. مثلا قرار بوده کاری کنم و به کسی قولی داده بودم که یادم رفته، یا پسفردا مجبور شدم قرار کاریای بگذارم که برنامههایم را بهم میریزد. یا حتی با خودم قرار گذاشته بودم از این خیابان که رد شدم آن نمکدان خوشگل را بخرم و الان که خانه رسیدهام یادم رفته و مغزم اضطراب از دست دادن آن موقعیت را دارد.
این شما و این نسخه ۱.۰ چک لیست «اضطراب مسکوت» سعید رمضانی. اسمش را گذاشتم «اضطراب مسکوت» چون که از جنس اضطراب نتایج کنکور و جواب عمل مادر و پاسخ دانشگاه به درخواستمان نیست. جایی آن زیر لایههای خودآگاه نگرانش هستیم ولی باید تلاش کنیم که به یادش بیاوریم.
(برای دیدن در سایز بزرگ کلیک کنید)
همین چک لیست به صورت متنی:
® چک لیست اظطراب | نسخه ۱.۰ | سعید رمضانی | جدیدترین نسخه در: oorah.ir/checklist
سلام.راستش نفهمیدم آخرش چی شد
اون چک لیست رو کی باید مرور کرد؟ و چجوری استفاده میشه؟
یا فقط برای تخلیه اضطراب هستش
من میام مرور میکنم و میبینم آیا هیچ کدوم از این موارد تیک میخوره؟ مثلا کاری باید میکردم که نکردم یا ددلاینی هست که نزدیکه؟
اگر آره، مساله خودآگاه میشه برام و در راستاش اغلب کاری میکنم که اضطراب رو از بین میبره.
سلام سعید جان؛ مطلبت خیلی بهم کمک کرد و فکر کنم منم به این اضطراب مسکوت دچارم( و چه واژه گزینی خوبی:) مشتاق شدم کتاب رو بخونم....