در کلاس «کارگاه عادت سازی» مدرسهی ۱۰ امین آرامش که بودیم، امین مدلهای مختلف رو برای فهم عادتها معرفی کرد. یکیش مدل Trigger, Routine, Reward بود. که ترجمهش میتونه بشه «ماشه»، «روتین»، «پاداش».
اما بعضی کتابها و خود امین از کلمههای دیگهای برای Trigger استفاده میکنند. مثلا میگن «سرنخ» یا «محرک». اما من خوشم نمیاد. و حتی فکر میکنم وقتی به عادتی فکر میکنیم مفیدتره از «ماشه» استفاده کنیم تا در نهایت به عادت مثل یه اسلحه نگاه کنیم.
چون وقتی از «سرنخ» استفاده میکنیم، به شخصه که یاد کارگاه بودن میافتم. یه کاراگاه وقتی سرنخ رو دید، چه اتفاقی میافته؟ حداقلش اینه که باید تصمیم بگیره و یا انتخاب کنه که قدم بعدی چیه. اطلاعات بیشتر جمع کنه؟ صبر کنه؟ همون سرنخ رو ادامه بده؟ و کلی انتخاب دیگه. حتی تعللی هم این وسط است. یعنی دیدن سرنخ، لزوما به معنای ردگیریش نیست.
«محرک» هم اینطوریه. فرض کنید یه بیمار روانی جنسی، تو استخر یه «محرک» دید. بعدش چی میشه؟ باید تصمیم بگیره و انتخاب کنه که چه کار کنه. خودداری کنه؟ بره مثلهش کنه؟ بره پیش روانپزشک؟ یا اصلا یکی که خیلی دوغ دوست داره، اگه یه دوغفروشی محلی دید و تحریک شد، مرحلهی بعدی لزوما فرو کردن سرش تو دبهی دوغ یا خریدن یه نایلون دوغ نیست. میتونه انتخاب کنه بخره، کم بخره، یه دبه بخره و الخ.
ولی «ماشه» این طوری نیست. وقتی ماشه رو کشیدی، تفنگ شلیک میکنه و وقتی تفنگ شلیک کرد(یعنی روتین اجرا شد)، گلوله حرکت میکنه و آخرش میخوره به هدف(پاداش). همهچیز اتوماتیک و بدون هیچ انتخاب و هیج تعللی. پشت سر هم، منظم، بدون تاخیر. با دیسیپلین خاص خودش.
مفهومی هم که من از عادت از خوندن کتابهای Switch و «قدرت عادت» فهمیدم، اینه که وقتی عادت شروع شد(با اون ماشه، محرک، سرنخ یا هر چیزی اسمش رو بزارید)، حتما روالش طی میشه و به پاداش میرسه. هیچ انتخابی در این بین نیست. هیچ تعللی.
این فهم روال منظم و قاطع بودن عادت رو من تو سرنخ و محرک نمیبینم، چون بعدشون باید تصمیم گرفت و انتخاب کرد. برا همین برا من مفید نیستند.
برا شما مفیدن؟ میتونین توضیح بدین چرا؟ برا من جالبه که بدونم چطور این موضوع رو حلاجی میکنین.
آففرین جالب بود
این مدلی بهش نگاه کردن بهتر جواب میده برای تغییر عادتا
لینکهای «کارگاه عادت سازی» مدرسهی ۱۰ امین آرامش؛ باز نمیشه. چرا؟
امین آرامش و شاهین کلانتری که مدرسه ۱۰ رو راه انداخته بودن هر کدوم رو حوزهی تخصصی خودشون تمرکز کردند.
امین قبل عید دورهی «طراحی زندگی» رو برگذار کرد:
http://aminaramesh.ir
شاهین هم روی تولید محتوا و نوشتن و موارد مشابه تمرکز کرده:
http://shahinkalantari.com
امکان داره درباره محتوای این کارگاهها بیشتر و در یک مقاله مستقل بنویسید؟
خیلی وقت پیش بود اون کارگاه عادت سازی. یادم نیست. مخصوصا که امین هم قاعدتا از اون موقع خیلی رشد داشته و شاید کارگاههاش طور دیگهای باشه.
ولی عموما روایتی از ذهن معلم کارگاه از روی چند جلد کتاب مطرح این حوزه است. یعنی خودتون برید ۳ جلد کتاب معروف این حوزه رو بخونین، شاید همون کارکرد رو براتون داشته باشه.