نوشته‌های سعید رمضانی

۵۰/۵۰

 

50 50 movie

 

نام فیلم: 50/50

امتیاز IMDB: ‫۷.۸

امتیاز من: ۷.۵

صحنه: در حد متوسط فیلم‌های هالیوودی

خلاصه داستان: سرطان و مواجهه یک جوان و خانواده و دوستانش با این قضیه

سرطان. یک جوان شاد که خانه و شریک زندگی(دوست دختر) خودش را دارد به اضافه‌ی یک دوست وفادار و یک کار در رادیو.  این جوان ما در همان اوایل فیلم می‌فهمد که سرطان دارد، یک سرطان نادر که احتمال زنده ماندن و  مردن در آن برابر است. ۵۰ ۵۰. بقیه‌ی فیلم مربوط به است نوع مواجه‌ی دوست‌ و دوست‌دختر و خانواده‌ی آدام با این قضیه و رابطه‌ی آدام با مشاور روانی‌اش.

فیلم خوبی است و ارزش وقت (آزاد) گذاشتن را دارد. رنگ‌و‌بوی شادی دارد و اگر با دوستان ببینید خسته نمی‌شوید. گرچه باید مواظب باشید که این دوستان از آن عشق اکشن‌هایی نباشند که موجب رنج ابدی  هستند!

صحنه‌ی راهروی بیمارستان از آن صحنه‌های به یادماندنی جالب است! آدام  اولین جلسه‌ی شیمی‌درمانی‌اش  که تمام می‌شود در راهروی بیمارستان اول یک مریض روی تخت می‌بیند و سعی می‌کند به او روحیه بدهد، کمی جلوتر یک زوج در حال گریه کردن می‌بیند و شادی‌‌ صورتش محو می‌شود. کمی جلوتر یکی که تازه مرده را می‌بنید و چهره‌اش غمگین می‌شود و بعد به همه‌ی این اتفاقات می‌خندد. در صحنه‌ی بعدی هم با اضطراب از خواب می‌پرد.

بعضی دیالوگ‌های برگزیده فیلم: (از IMDB)

Adam: See, but... that's bullshit. That's what everyone has been telling me since the beginning. "Oh, you're gonna be okay," and "Oh, everything's fine," and like, it's not... It makes it worse... that no one will just come out and say it. Like, "hey man, you're gonna die."

------------------------------------------------------------------------------------

Adam: A tumor?
Dr. Ross: Yes.
Adam: Me?
Dr. Ross: Yes.
Adam: That doesn't make any sense though. I mean... I don't smoke, I don't drink... I recycle...

------------------------------------------------------------------------------------

Adam: What were you doing when I called? Were you on facebook?
Katherine: You know... umm... stalking my ex-boyfriend actually isn't the only thing I do in my free time.
Adam: I wish you were my girlfriend.
Katherine: Girlfriends can be nice. You just had a bad one.
Adam: I bet you'd be a good one.

این گفت‌وگوی آخری دو موضوع مهم دارد! یکی وجود رابطه‌ی عاطفی حتی بعد از به هم زدن و کنجکاوی دختر در مورد رابطه‌ی دوست‌پسر قبلی‌اش و میزان معمول بودن موضوع دوست‌دختر در آن جامعه! این که دو نفر در مورد انواع دوست‌دخترها (که می‌توانند بد یا خوب باشند) یک مکالمه انجام دهند!

۱ در فیلم دیدن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *