چرا شدید؟ چون به نظرم از کتابهایی هست که بعد خوندنش، رفتار و دیدتون در بسیاری از حیطههای زندگی تحت تاثیر قرار میگیره. مثل «غیرمعمولیها/Outliers» نیست که صرفا در بررسی موفقیت، روشتون تغییر کنه یا مثل«تسلیبخشهای فلسفه» در برخورد با ناکامیهای زندگی مقاومتر بشین.
Fooled by randomness رو نسیم طالب نوشته و اولین کتاب از سری Incertoی این نویسندهس. از این سری Black Swan خیلی تو دنیا معروفه و تو ایران هم ترجمه شده. جالبه که به صورت فارسی که گوگل کردم، مطلبی در مورد کتاب Fooled by randomness نبود!
به شخصه بعد از خوندن این کتاب، اهمیت خبرهای روزنامهها/تلگرام برام کمتر شده. خود نسیم طالب(فکر کنم تو کتاب Black Swan) میگه که با همین نخوندن روزنامه و توجه نکردن به اخبار روزنامه تونسته کلی وقت اضافه داشته باشه و یه ۱۰۰تایی کتاب در سال بیشتر بخونه که طی سالهای متمادی خیلی جلو انداختهتش.
مطمئنا در مقابل شکستها و اتفاقات بزرگی که میتونه زندگیم رو زیرورو کنه کمی مقاومتر شدم(نویسندهی این کتاب همون کتاب Antifragile/پادشکننده رو هم نوشته که در همین مورده). از این بعد هم سعی خواهم داشت نقش اتفاقات تصادفی و احتمال نتیجهی متفاوت رو برای یک مسیر یکسان در نظرب بگیرم و عزت نفسم هم کلی بیشتر شده(: و کلی تاثیر دیگه که الآن خوب نمیتونم بنویسمشون.
کلا کتابی که کمک کنه هوشمندتر زندگی کنین و بهرهوریتون به شدت بره بالا و دنیا رو نسبت به خیلیهای دیگه با خطای کمتری بفهمین، ارزش خوندن نداره؟
ادامهی مطلب قسمتهایی از کتاب با ترجمهی آزاد منه که فکر میکنم خوندشون باعث بشه به کتاب علاقهمند بشین:
به سوال زیر فکر کنید:
بیماریای وجود دارد که از هزار نفر، یک نفر را مبتلا میکند. تست پزشکی این بیماری هم در ۵٪ موارد، اگر فرد سالم باشد او را بیمار تشخیص میدهد. اگر هم بیمار باشد با دقت ۱۰۰٪ تشخیص میدهد که بیمار است.
حالا اگر شما پزشک باشید و یک نفر از در مطب وارد بشود و آزمایشی که در دست دارد نشان بدهد او بیمار است، به نظر شما چند درصد احتمال دارد که او واقعا بیمار باشد؟
جواب رو با توضیحش اینجا میتونید ببینید. اگر ۹۵٪ حدس میزنید، شما هم جزو اشتباهکنندگان هستین(همونطور که من و برادرم و دوستم اشتباه محاسبه کردیم).
جالبه بدونید طی تحقیقی همین سوال رو از تعدادی از پزشکان آمریکایی پرسیدند و کمتر از ۲۵٪ اونا جواب درست دادند. و این یعنی پزشکی که با همین احتمالات روش درمان شما رو انتخاب میکنه، با احتمال خوبی دچار اشتباهات مهم و تعیینکنندهای هست.
آدمی رو فرض کنید که کار علمی میکنه. هر روز خدا تو آزمایشگاه جدا افتاده از دنیا، موش کالبدشکافی میکنه. سال پشت سال میگذره و زنش هر روز باید یه بازندهای رو تحمل کنه که شاش موش رو تحمل کنه، بدون این که شوهرش دستاورد خاصی داشته باشه که به دنیا عرضه کنه. تا این که بینگو! یه روز به نتیجه میرسه.
یه اقتصادسنجیکار که یه روز قبل موفقیت به روند زمانی این محقق نگاه کنه، میگه که کار این هیچ ارزشی نداره. در حالی که با زمان بیشتر گذاشتن، در احتمالات اون رو به نتیجه نزدیکتر کرده.
روانشناس معروف هارواردی، اسکینر، یه تحقیق جالبی انجام میده. کبوترها رو میزاره تو یه قفس و به صورت تصادفی بهشون غذا میده. بعد یه مدت یه رفتار بسیار جالب توی کبوترها میبینه. کبوترها شروع میکنن به انجام یک سری حرکات شبیه به رقص باران!
مثلا یکیش به طرف یه گوشهی خاص از قفس سرشو تکون میده، بعضیها سرشون رو پادساعتگرد تکون میدن. تقریبا همهشون شروع میکنن به انجام دادن یه سری مراسم خاص. انگار که قبول کرده باشند که این رفتارها به رسیدن غذا ربطی داشته باشه(در حالیکه در آزمایشاتی که یک اهرم باعث میشده غذا بهشون برسه و تصادفی نبوده، یاد میگرفتن اون اهرم رو تکون بدن).
و این خب نگرانکنندهس. اگر مغز ما هم همینطوری باشه، یعنی ما وقتی دو اتفاق رو همزمان میبینیم، برامون سخته که فرض نکنیم A موجب B میشه یا B دلیل A است و یا هر دو باعث همدیگه بشن. نمیتونیم اینارو مثل دو اتفاق مستقل ببینیم.
Skewness issue: It does not matter how frequently something succeeds if failure is too closely to bear.
-----
I start with the platitude that one cannot judge a performance in any given field(war, politics, medicine, investments) by the results, but by the costs of the alternatives (i.e. if history played out in a different way). Such substitute courses of events are called alternative histories.
من میگم که نمیشه عملکرد هر حوزهای(جنگ، سیاست، پزشکی، سرمایهگذاری) رو با نتایج سنجید. بلکه این سنجش باید با هزینهی اتفاقاتی که میتونست رخ بده و رخ نداد باشه.
(مثلا نگیم مذاکره ظریف موفقیتآمیز بود چون به معاهده ختم شد. بگیم که اگه بهتر/بدتر مذاکره میکرد چه قراردادهایی رو میتونستیم به دست بیاریم و چه هزینههایی باید میدادیم؟)
-----
Beware the confusion between correctness and intelligibility.
تفاوت قابلفهم بودن و درست بودن رو همیشه یادتون باشه.
-----
[some of them] could get anxiety-free sleep at night, thanks to the knowledge that if their careers were threatened, it would not be owing to the outcome of a single day.
-----
It is pseudoscientific because it draws theories from past events without allowing for the fact that that such combination of events might have arisen from randomness.
شبهعلمیاه، چون نظریاتش بر مبنای اتفاقاتیاه که افتاده، بدون این که فکر کنه شاید این ترکیب از اتفاقات حاصل تصادف بوده.
-----
It is optimal for someone, when in doubt, to systematically reject the new idea, information, or method. Clearly and shockingly, always.
بهتره که وقت شک دارین به طور سیستمی ایدهها، روشها و اطلاعات جدید رو بیخیال بشین.
-----
Those who will survive are not necessarily those who appear to be the fittest.
اونایی که زنده میمونن لزوما مناسبترین نبودند.
-----
This explains why I prefer not to read the newspaper (outside of the obituary), why I never chitchat about markets, and, when in trading room, I frequent the mathematicians and the secretaries, not the traders. It explains why it is better to read The Economist on Saturdays than the Wall Street Journal every morning (from the standpoint of frequency, aside from the massive gap in intellectual class between the two publications).
به خاطر همینه که ترجیح دارم روزنامه نخونم(به غیر از اعلامیههای ترحیم)، چرا در مورد وضعیت بازار صحبتهای سرپایی و الکی با بقیه نمی کنم. یا این که چرا بهتره هفتهنامهی اکونومیست رو بخونیم تا این که هر روز صبح والاستریتژورنال دستمون باشه(از نظر مقیاس زمانی(هفته و روز) و نه تفاوت ماهوی بین انتشارات).
Finally, this explains why people who look too closely at randomness burn out, their emotions drained out by the series of pangs they experience.
اونایی که خیلی با دقت و با جزئیات درگیر اتفاقات تصادفی میشن، از نظر روانی تحلیل میرن. اونم با یک سری اتفاقات منفی کوچیک تصادفی روزمره.
-----
I believe that rare events are not fairly valued, and that the rarer the event, the more undervalued it will be in price.
باور دارم که اتفاقات نادر خوب ارزشگذاری نمیشن. هر چقدر هم یک اتفاق نامحتملتر باشه، بسیار کمتر از ارزش واقعیش ارزشگذاری میشه.
-----
I was at the age when one felt like one needed to read everything, which prevented one from making contemplative stops.
-----
Professionals forget the following reality. It is not the estimate or the forecast that matters so much as the degree of confidence with the opinion.
-----
Probability is not about the odds, but about the belief in the existence of an alternative outcome, cause, or motive.
احتمالات در مورد محاسبهی حالتهای مختلف این نیست، بلکه عقیدهایاه که همیشه یک نتیجه، دلیل و یا انگیزهی دیگه هم وجود داره.
اگه خوشتوم اومد، میتونین سه صفحه از کتاب و بخشهایی که مشخص کردم رو هم بخونین:
خرداد ۱۳۹۸، ترجمهی من از کتاب پوست در بازی (کتاب پنجم از سری Incertoی نسیم طالب) منتشر شد. داستان انتشار رو میتونین در مطلب «ترجمه من از کتاب Skin in the game نسیم طالب منتشر شد: پوست در بازی» بخونید. در وبسایت کتاب پوست در بازی میتونین کتاب رو بخرید و پیگیر اخبار و حواشیش باشید و عضو خبرنامه بشین. شبکههای اجتماعیش (اینستاگرام، تلگرام، توییتر) هم برای پیگیری اتفاقات مهم و تکهمحتواهای کتاب مفیده.
[…] معرفی شدید کتاب: FOOLED BY RANDOMNESS […]
[…] معرفی شدید کتاب: Fooled by randomness […]
درود و خدا قوت
سپاس از این پست زیبا و ماندگار
https://ketab.io/book/16905/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82%DB%8C
لینک دانلود کتاب
[…] نسیم طلب هم فکر کنم در کتاب Fooled by randomnessش هست که میگوید «لزوما مناسبترینها برای یک سیستم […]
برا منم جالبه که هنوزم مطلبی در مورد fooled by randomness تو ایران نوشته نشده :))
بهرحال دم شما گرم که نوشتی!
آقا برا سایتت ارور privacy میده کروم.
حیفه. نگاه کن مشکلش رو رفع کن.
سلام
داداش برناه ای برای ترجمه این کتاب و بقیه کتاب های طالب رو نداری؟
برنامه و کار که زیاد هست برای انجام دادن (:
ولی تا کتاب بیرون نیومد و به دست شما نرسید شما چیزی رو باور نکن.
سلام وقتتان بخیر مطالب سایت شما را مطالعه می کردم
متشکرم از بابت مطالب خوب شما
از وقتی که می گذارید تا دیگران هم در لذت یادگیری و آگاهی خودتان شریک نمایید
در خصوص چندین مطلب سایت از جمله " معرفی شدید کتاب: Fooled by randomness " بسیار خوب بود
برایتان آرزوی موفقیت و شادکامی دارم
" تفاوت قابلفهم بودن و درست بودن رو همیشه یادتون باشه." در مورد این جمله هم می شود یک مثال بزنید ؟
با تشکر
[…] به نتیجهی دلخواه، از نویز ماجرا باشه؟ بعد خوندن کتاب Fooled by randomness نسیم طالب بود که این نگاه در من پررنگتر شد. که جا داره […]